یادداشت | قم؛ توریستی یا زیارتی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، پیشرفت و آبادانی یک شهر در گرو همراهی و همدلی اهالی آن شهر ممکن است. امروزه سیستم شهرسازی تغییرات چشمگیری نسبت به گذشته داشته است.
ورود آپارتمان به شهرسازی، هایپرمارکت ها، پمپ های بنزین کوچک تر، رستوران های گردان و از همه مهمتر رشد قارچ گونه فروشگاه های زنجیره ای، همه و همه نشانگر توسعه تکنولوژی در کشور است.
به یقین ورود این گونه امور رفاهی خالی از لطف نبوده و باعث راحتی بیشتری در زندگی های امروزی را فراهم کرده اما از سویی دیگر دارای مشکلات عدیده ای است که خواسته یا ناخواسته به پیکره شهر اسلامی وارد کرده است.
این نوشتار به بررسی گذرا پیرامون معضلات جدید فرهنگ شهری در قالب شهرسازی نوین و تاثیر آن بر چهره محیطی و فرهنگی شهر مقدس قم می پردازد.
- دروازه اول: ورودی های شهر جدید!
امروزه دیگر وقتی پایت را می خواهی داخل شهری بگذاری دیگر معنای دیوارهای شهر یا محل اخذ عوارضی یا خلوتی اطراف ورودی های شهر، برایت رخ نمی نماید، انگار شهر کیلومترها آن طرف تر از ورودی شهرها، ساختمان هایشان را بالا برده اند و گویی شهری جدید در پس یک فرهنگ جدید بنا شده است.
به کار گیری معماری غیر بومی و مجلل در ورودی قم
رستوران ها و متل های بین راهی که هرچه به ورودی شهرهای بزرگ نزدیک می شوی آنها هم بزرگتر و عجیب تر! ساخته می شوند خودشان حدیث مفصلی هستند که جای صحبتی بسیار دارد.
ساخت و ساز رو به افزایش استراحتگاه های بین راهی و تبدیل شدن آن از یک محل استراحت عادی به یک فروشگاه پر زرق و برق و البته به دور فرهنگ رایج شهر نزدیک به آن، باعث به فکر فرو رفتن می شود.
اصلا از شهر خودمان قم شروع و درد و دل می کنم. شهر مقدس قم دارای جایگاه دینی و مذهبی و عش آل محمد علیه و آله نامش است. همه مردم این شهر حساسیت خاصی روی مراکز مذهبی این شهر دارند و بافت مذهبی سنتی این شهر، جلوه ای دل نشین برای مجاورین و زائرین ایجاد کرده است.
تبلیغ مارک های خارجی در ورودی قم
اما این شهر اخیرا چهره اش رنگی دیگر دارد، به "قم" که وارد می شوی نمادی از یک شهر مذهبی را کمتر حس می کنی، ساختمان های کوتاه و بلند و تبلیغات پر زرق و برق فروشگاه هایی را می بینی که با خود می گویی تا حرم چقدر فاصله دارم؟
حال برخی خرده نگیرند که این کوته نظری است و امکانات باید وجود داشته باشد و چرا مخالف مراکز تفریحی هستید. نگارنده، نه تنها مخالف نیست، اما نکته جای دیگری است. آن جایی که چرا فروشگاههایمان، ساختمان هایمان، تبلیغ هایمان رنگ و بوی بومی ندارد و رنگ اروپایی به خود گرفته!
ورودی قم پر شده از کاروانسراهای اسبق و استراحتگاه های سابق و فروشگاه های مجلل و عجیب و غریب امروز! مانده ام که اینجا محل استراحت و چاق کردن انرژی برای ادامه سفر است یا خود مقصد!
تبلیغ مارک های خارجی در ورودی قم
در اقامتگاه های ورودی شهر قم خبری از خود قم نیست به جز سوهانش! هنوز پایت به قم نرسیده می توانی چیزهای غیر بومی قم را ببینی! انگار نه انگار اینجا شهر اهل بیت علیهم السلام است!
استخر کروکودیل و ایران برگر، وای کی کی و سرو برخی غذاهای به شدت گران، نمونه هایی هستند که اگرچه در قم نمی بینی اما در ورودی قم می بینی! و یک سوال کلیدی تر این که چند درصد مردم قم توانایی استفاده از امکانات این مجتمع ها را دارا هستند، در حالی که شهر قم هنوز در ارائه خدمات رفاهی و تفریحی مناسب برای عموم مردم پایش می لنگد.
واقعا مدیریت این گونه فضاها بر عهده کیست و آیا نظارت هم برای این گونه مکان ها وجود دارد؟ حاشیه امن برخی هنجارشکنی ها نشانه خوبی نیست. به واقع مخاطبان اصلی اینگونه مجتمع ها کدام دهک جامعه هستند؟ آیا خانواده ای که با وسیله نقلیه معمولی خود به قم برای زیارت سفر می کند می تواند در این اقامتگاه ها برای لحظه ای توقف کند؟
قیمت های گران، فضاسازی کاملا اروپایی و عدم نشانه ای از شهر قم! پوشش بعضا زننده خانم های فروشنده، در برخی موارد پخش موسیقی های خارج از عرف شهر مقدس قم در این مکان ها، همه و همه تلنگرهایی را به مسئولین شهر وارد می کند.
وجود برندهای جهانی در اینگونه فروشگاه ها چه معنایی دارد؟ مگر این مکان ها برای تبلیغات برندهای مختلف است یا خدمات دهی زائران عبوری شهرمقدس قم؟! دقت کنید! افرادی که به قم وارد می شوند زائر هستند نه توریست!
واقعا مسئولین باید پاسخگوی رشد قارچ گونه این اقامتگاه ها که امروزه تبدیل به فروشگاه! شده باشند. فضای قم فضای مذهبی و دینی است و در کنار داشتن امکانات به روز تفریحی که حتما باید وجود داشته باشد،عرق دینی و مذهبی نباید از بین برود.
- دروازه دوم: شهر خون و قیام یا شهر پاساژهای قد بلند
قدیمی ها می گفتند وقتی اتوبوسی از شهرستان به نزدیکی ورودی قم می رسیدند، خانم های غیرچادری، چادر بر سر می کردند و وارد شهر می شدند؛ اما امروزه با تأسف باید گفت مسأله متفاوت است.
از این بگذریم می رسیم به اطراف حرم حضرت معصومه سلام الله علیها که بوی یک شهر مذهبی را باید داشته باشد، رشد دیمی فروشگاه ها و پاساژهای اطراف آن، حس و حال معنوی ورود و خروج به حرم را می گیرد، البته جمکران از این حالت هنوز در امان است.
پارکینگ بزرگ طبقاتی قم در جوار حرم مطهر حضرت معصومه تاکنون "صرفا تجاری"
آیا سرنوشت یک شهر دارای اصالت های اقلیمی و بومی و مذهبی باید این باشد؟ چقدر مسئولان شهری روی اینگونه پاساژهای و تغییرات فرهنگی که اینها بر پیکره فرهنگی شهر وارد می کنند، نظارت دارند؟
این سرای کدام ایرانی است که تبلیغاتش سنخیتی با شهر مقدس قم ندارد؟ چرا باید در این شهر که مرکزیت مرجعیت شیعه است، پاساژهایی ایجاد شود که داخل آن، علنا نشانه تجمل گرایی و اشرافی گری است؟
چرا باید دیوارهای شهر پر شود از تبلیغات اجناس غیرایرانی؟ چرا باید سرمایه گذاران اینگونه مکان های غیر بومی باشند و یا اگر نیستند چرا باید اجازه داده شود فرهنگ غیربومی به این راحتی وارد شهر شود؟
آیا برای قم فاجعه بار نیست که در برخی مکان های تفریحی یا ورزشی اختلاط زن و مرد اتفاق بیفتد؟ چرا مسئولین در قبال اینگونه مکان ها و شیوه های سرمایه سالارانه شان در تبلیغات های گران قیمت شهری ساکتند و اگر نیستند چرا برخوردها این قدر کم رمق است؟
دقت بر روی تبلیغات شهری به کجا خزیده که به راحتی هنجار شهر مذهبی قم را خدشه دار می کند؟ شایسته است علمای عظام شهرمقدس قم و فضلای عزیز در حفظ اصالت های بومی و دینی کلان شهر قم مطالبه گری کنند و بر روند هدایتگری معنادار زائران این شهر مقدس نظارتی دلسوزانه داشته باشند.
بیلبوردی با طراحی خانواده ای غیر مذهبی در شهر قم
امروزه این شبکه عمران و آبادانی قم به جای اینکه با فرهنگ شهر عجیبن باشد، گویی شمایل دیگری به خود گرفته است. عمده مردم شریف قم از لحاظ درآمد و معیشت در حد متوسط هستند؛ اما آیا مراکز تفریحی داخل شهر و یا مراکز فروشگاهی در این شهر چقدر با جیب آنها سازگار است؟ آیا قشر خاصی مخاطب اینگونه فروشگاه هاست؟ آیا برای آن فکری شده است؟
در مسأله فرهنگی و در کنار یک تولید فرهنگی، پیوست فرهنگی باعث ماندگاری فرهنگ می شود اما در ساخت و سازهای اخیر قم چقدر این مهم رعایت می شود؟ نمادهای اسلامی کجاست؟ طرح های اسلیمی چرا وجود ندارد؟ نمادها و نام های فروشگاه ها و حتی مغازه های جدید شهر چرا نشانی از قیام و خون های ریخته شده این شهر را ندارند؟ مگر نه این است که ما برای فرهنگ خون دادیم؟
نکته آخر این که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود، باید کاری کرد و حداقل روحیه مطالبه گری با معیارهایی که رهبرمعظم انقلاب آن را تبیین کردند احیا شود. البته هم امیدواریم و هم آینده ای روشن را نظاره گر هستیم اما حرکت باید کرد و ایرانی آباد و سالم و بانشاط و دین مدار بسازیم. ان شاءالله./829/ی۷۰۲/س
محمدمهدی مرادی، پژوهشگر حوزه علمیه قم